مهسا دختر 24 ساله ای است که به سرطان مبتلا شده است که به دلیل جوانی هرگز ماموگرافی انجام نداده است. متأسفانه سرطان به بافت های مجاور گسترش یافته است. مهسا از 4 ماه پیش دیگر نمی تواند کار کند. او پیش از این در زلزله کرمانشاه پدرش را از دست داده و به دلیل بیماری شغل خود را به عنوان فروشنده در مغازه از دست داده است.
بیمار بعدی یک دختر 11 ساله مبتلا به سرطان مغز است. سارینا با پدرش زندگی می کند. پدرش کارگری است که اگر کار می کرد حقوقش کفاف درمان دخترش را نمی کرد اما در حال حاضر تنها سرپرست خانواده است و نمی تواند کار کند و با مشکلات زیادی مواجه شده است.
کوروش، جوانی است که یکی دو سال قبل کمک کرده بودیم تا به درمان بیماری سرطانش بپردازد. متاسفانه سرطان او مجددا برگشت و به معده اش سرایت کرد. او به ناچار باید جراحی میکرد. ما مجددا با هم کمک کردیم و مبلغ ۲۴۱۰ دلار جمع آوری شد. کوروش برای درمان به بیمارستان بازگشت و ما امیدواریم بتواند سرطان را شکست دهد.
<p>Every year, on the occasion of the reopening of schools, we go to working children again. Those who have to work and study at the same time. Naturally, they cannot buy stationery. For this reason, we chose one of the deprived areas, asked the school about their number and bought and distributed bags and stationery to all of them. This work was realized with the efforts and help of the People's Aid Group, and in Iran, as usual, Shervin undertook their purchases and distribution.</p>
ما هر سال به مناسبت نوروز، کودکان کار را فراموش نمیکنیم. کودکانی که در کشورمان به سختی کار میکنند. برخی از آنها متاسفانه از تحصیل بازمیمانند و برخی همزمان با درس خواندن در سر چهارراهها، کار میکنند. کار این کودکان بسیار سخت و برخلاف حقوق آنها در این سن است. ما هر سال در این زمان برایشان خرید میکنیم. آنها شیرینیها و آجیلهای مرسوم در ایران را بسیار دوست دارند. همچینین ما توانستهایم منطقه زندگی تعدادی از آنها را پیدا کرده و برای خانوادههایشان مواد غذایی تهیه کرده و ببریم. امسال متاسفانه از آنجا که در سیستان سیل آمده بود ما ناچار بودیم به آن منطقه نیز کمک کنیم.
کمک به سیل منطقه سیستان
در جریان این سیل، متاسفانه 1974 روستا درگیر سیلاب و بیش از ده هزار نفر خسارت دیدند.
متاسفانه به دلیل خراب شدن جاده ها و بسته شدن راهها مردم در بسیاری از روستاها محصور و محبوس شده و نمیتوانستند مواد غذایی مورد نیازشان را تامین کنند. آنها به مواد غذایی، و لباس نیاز داشتند
ما توانستیم از طریق آقای خدادادزهی که در سیستان در ساخت مدارس به ما کمک میکند، به تعدادی از خانواده های اسیب دیده دسترسی پیدا کنیم. ما توانستیم با هم مبلغ 3200 دلار جمع آوری کنیم که معادل 140 میلیون تومان شد.
در این کمپین تصمیم گرفتیم به 6 بیمار مبتلا به سرطان که مدتها در نوبت کمک ما بودند، برای درمانشان کمک بفرستیم.
در این کمپین مبلغ 8215.70 دلار جمع شد و همچنین 26 میلیون و هفتصد هزار تومان (معادل 700 دلار)
مجموع کمکها 8916 دلار شد و بین 6 نفر به شکل مساوی تقسیم شد. (نفری 1486 دلار)
قیمت دلار 38 هزار و 400 تومان بود. برای هر یک از آنها مبلغ 57 میلیون و شصت و سه هزار تومان فرستاده شد. (رسیدها ضمیمه میشود)
اهدای یک لپتاپ از سوی لیلی نبوی به یک فیلمساز ایرانی تازهوارد به کانادا که بسیار ما تجربه این نوع اهدا را در گروه خود بسیار داشتهایم.
من این مورد را صرفا انتخاب میکنم به جهت گسترش سخاوت و به یاد ماندن خاطره پر از مهربانیاش.
خوی یکی از شهرهای آذربایجان غربی ایران است. متاسفانه زلزله نزدیک 6 ریشتری در این شهر، 2250 خانه را به شکل کامل تخریب کرد و 11 هزار خانه دیگر نیز دچار خسارت زیادی شدند.
گروه ما تصمیم گرفت مانند زلزله کرمانشاه برای خانوادهها کانکس زندگی تهیه کند. ما با هم توانستیم سفارش، خرید، بارگیری، اجاره تریلیها و تحویل 18 کانکس های قابل زندگی به مردم آسیب دیده این شهر را از اول تا آخر به عهده بگیریم.
در این کمپین 200 نفر مشارکت کردند.کانکسها به معلولین جسمی، معلول ذهنی، سالمندان معلول نیازمند و افرادی که خانهشان در اثر زلزله تخریب شده بود، اهدا شد.
برای جلوگیری از اعدام پسری 15 ساله که در اعتراضات دستگیر شده بود، آقایی از خارج از کشور سرپرست او شد که به این ترتیب جلوی اعدام او گرفته میشد. این قیم همه هزینههای وکیل را پرداخت.
باید پس از آن 100 میلیون تومان به حساب دولت ریخته میشد که 20 میلیون تومان آن کم بود. این پسر توسط یکی از اعضا به ما معرفی شد. ما توانستیم 1267 دلار جمع کنیم و این مبلغ بیش از نیاز آنها بود.
بنابراین با تصمیم گروه، بقیه پول معادل 22 میلیون و 815 هزار تومان هم برای خانوادهاش فرستاده شد.
پیوست: این پسر بعدا با پیگیریهای وکیلش آزاد شد.
با توجه به اعتراضات در ایران و کشته شدن "مهسا امینی"، گروه ما تصمیم گرفت تا برای خانوادههای آسیبدیده، در مدتی که قادر به کار نبودند و مشکلات معیشتی داشتند، کمکهای غذایی را ارائه کند.
ما توانستیم در طول ۵ ماه مداوم، در شهرهای "زاهدان"، "کردستان"، "سیستان"، "جنوب تهران" و "حومه کرج" به مردم کمک کنیم.
در طی 14 کمپین، برخی از داوطلبانی که این کمک ها را تحویل دادند، توانستند به 190 خانواده کمک های ما را برسانند.
با توجه به حساسیت این موضوع، فقط تعدادی از رسیدها را در سایت قرار میدهیم.