در این کمپین مبلغ 2300 دلار +400 هزار تومان با همراهی 67 نفر جمع آوری شد. ما با یاری یکدیگر توانستیم هزینه سیمان کردن حیاط مدرسه ای که ساخته بودیم ( توانا) را بدهیم تا بچه ها بتوانند در حیاط مدرسه ورزش و بازی کنند.
رسید ضمیمه می شود.
مشارکت کنندگان:
Kamal Taravati
Mohammadbagher Samimi
Amir Shafaghi
Sina Sotudenia
Homa Shivaei
Atosa Nami
Mohammad Rahimian
Hengameh Joulaei
Davood Zavareh
Ali Sartipi
Saghar Alavi
Jale Daneshvar
در این پروژه دو گروه "کمک به مردم" و فروش حاصل از آثار "هنرجویان نقاشی نغمه افشین جاه" با هم تصمیم گرفتند دو مدرسه در دو روستای بهمن و کراچی بسازند. این دو مدرسه متین و نیکان نامگذاری شدند و کودکان دبستانی این دو روستا در آن مشغول به تحصیل شدند. همچنین پس از ساخت مدرسه برایشان کیف و لوازم تحریر و همچنین ماسک هم خریداری شد. در این پروژه آقای رضا آزمون نظارت بر نقشه ساخت و اطمینان از صحت زیرسازی را به عهده گرفتند. بدون یاری او چنین امر مهمی انجام نشدنی بود.
عکسها ضمیمه میشود
پس از ساخت مدرسه در روستای گورابک، مبلغ 5 میلیون تومان از سیمان کردن حیاط مدرسه باقی ماند که به پیشنهاد معلم مدرسه برای کودکان روستایی دمپایی خریداری شد. لازم به ذکر است که در این روستاها پوشیدن دمپایی متداول تر از کفش است.
عکسها ضمیمه می شود
برهان، مردی 43 ساله اهل یکی از شهرهای شمالی ایران که سال گذشته به سرطان معده مبتلا شده بود و قبلا تحت عمل جراحی قرار گرفته بود، متاسفانه اخیراً دچار درگیری جدیدی در مجرای روده شده است و به گفته پزشک وی، این توده باید در روده اش عمل کرد برداشته شده و به دنبال آن رادیوتراپی و شیمی درمانی انجام شود.
این کمپین با همراهی 140 نفر توانست در مدت زمان کوتاهی 5000 دلار + 20 میلیون تومان ( معادل 123 میلیون و 250 هزار تومان) جمع آوری کند. به این ترتیب برهان می تواند درمان خود را بدون نگرانی کامل کند.
شیوا دختری است که در تورنتو زندگی می کند و اکنون چهار سال است که با سرطان روده درگیر است و با پرداخت قبوض خود دست و پنجه نرم می کند. ما شروع به خرید برای او کردیم و هر چند هفته یکبار غذای مورد نیازش را برایش می خریدیم.
این کار ده سری انجام شد. علاوه بر مواد غذایی، هربار کمکهای نقدی را از طرف اهدا کنندگان به او دادیم. همچنین در تلاش هستیم با یاری مهران امینیان که در امور مهاجرت کار میکند برای مادرش که با ویزای توریستی آمده و از دخترش پرستاری میکند، اقامتی گرفته شود.
تعدادی از عکسهای خرید که توسط دوستان این گروه انجام شده، پیوست می شود.
فرزانه که مبتلا به سرطان سینه هست، برای امرار معاش در اوبر کار می کند. او به دلیل سرطان مجبور شد یکی از سینه های خود را بردارد و طبعا نمی توانست به سرعت به سر کار بازگردد زیرا برای بهبودی به زمان نیاز داشت. او مسئول زندگی خود و پسر 17 ساله اش است.
این کمپین ۴۷۹۵ دلار جمع آوری کرد. علاوه بر کمک مالی، به مدت دو هفته، 17 نفر داوطلب شدند تا هر روز برای او غذا بپزند و ببرند. خوشبختانه فرزانه با کمک این گروه دوران نقاهت خود را با روحیه عالی سپری کرد و اکنون با شادی و سلامت به کار بازگشته است.
64 نفر برای کمک به او در کمپین شرکت کردند که اسامی آنها پیوست شده است.
فرزانه زن جوانی است که در تورنتو زندگی می کند و فرزندی دبیرستانی دارد. وی متأسفانه به سرطان سینه مبتلا شده و دیگر قادر به کار نیست و منتظر تاریخ عمل جراحی خود است. این مادر و فرزند هر دو روی زمین (روی تشک) میخوابند، اما به دلیل وضعیت بحرانیاش، پس از جراحی باید روی تختی با تشک بخوابد. او به یک تشک و یک تخت، یک جاروبرقی و همچنین پرده برای آپارتمان اجارهای نیاز داشت.
در این کمپین توانستیم 1056 دلار برای او جمع آوری کنیم که برای خرید تجهیزات مورد نیاز او کافی بود. 17 نفر در این کمپین شرکت کردند که اسامی ضمیمه خواهد شد.
روستای گوربک در استان سیستان دارای 54 دانش آموز راهنمایی و دبیرستان است. آنها به یک مدرسه برای آموزش کودکان 12 سال و بالاتر نیاز دارند. این مدرسه یک راهنمایی/ دبیرستان خواهد بود. یکی دیگر از خیران پیش از این یک مدرسه ابتدایی در این روستا برای کودکان کوچکتر ساخته بود.
هزینه ساخت این مدرسه 324 میلیون تومان (حدود 16000 دلار) خواهد بود. گواهی آموزش و پرورش نیز اخذ شد، یعنی ساخت و ساز مجاز است و پس از ساخت آموزش و پرورش متعهد می شود که میز و صندلی و معلم را به این مدرسه بدهد.
نجمه دختری است که با ویزای دانشجویی به تورنتو آمده است. خانواده او با گرفتن وام توانستند از طریق یک صرافی پول او را بفرستند اما متأسفانه صرافی پول های دریافتی او را از ایران گرفت و قبل از پرداخت به وی، کسب و کارشان را تعطیل کردند. نجمه بارها تلاش کرد تا با صاحبان این صرافی تماس بگیرد، اما آنها از منزلشان نیز نقل مکان و تمام اطلاعات تماسسشان را حذف کردند. اگر نجمه نمی توانست هزینه دانشگاه یورک را بپردازد، فارغ التحصیل نمی شد و طبعا ناچار بود به ایران بازگردد. این کمپین با استقبال خوبی روبرو شد.
20 دانش آموز یکی از روستاهای محروم کردستان (شهرستان بوکان) توانایی خرید تبلت را نداشتند و به دلیل وجود کلاس های آنلاین از تحصیل بازماندند. معلم این مدرسه از ما خواست تا به شاگردش کمک کنیم.
ما با هم توانستیم 1642 دلار (40 میلیون تومان) برای آنها ارسال کنیم. این مبلغ به ما اجازه خرید 20 تبلت را داد.
علاوه بر این، در همان کمپین، ما یک لپتاپ به قیمت 960 دلار از صندوق اهدایی، برای یک دانشجوی گرافیک که توانایی مالی نداشت، خریدیم و توسط یک مسافر آن را برای او فرستادیم.
این کمپین در مجموع 3000 دلار جمع آوری کرد