42 نفر در این کمپین مشارکت کردند

کمک به سه بانوی سالمند
گاهی آدم‌ها در مقطعی از زندگی کم می‌آورند. مادامی که جوان هستند این افت و خیزها با همه سختی، می‌گذرد اما در کهولت همیشه اینطور نیست...
کمپین کمک به سه بانوی سالمند با جمع‌آوری پانزده میلیون و هشتصد هزار تومان به پایان رسید که به هر سه آنها به بهانه عیدی سال نو اهدا شد. در این کمپین 42 نفر مشارکت کردند.
بانوی اول آذر خانم، فرزند اولش را در عملیات آزاد‌سازی خرمشهر از دست داده. متاسفانه پیکر فرزندش هرگز برگردانده نشد. آذر خانم هرگز سیاه نپوشید و سال‌ها شبها پشت در خانه‌اش را باز گذاشت شاید پسرش بیاید.... همسر آذر‌خانم در این سال‌ها با مسافرکشی خرج زندگی‌شان را در‌آورده ولی 5-6 ماه پیش اتومبیلش به سرقت رفت و راه درآمدشان را از دست دادند. آنها یک دختر دارند که ازدواج کرده و ساکن تبریز شده و 3 فرزند دارد و عید به عید 15 روزی مهمان مادر و پدرش است. آذر خانم تا امروز از کسی کمک بلاعوض نگرفته و به گفته خودش بعد از این هم نخواهد گرفت. او این کمک را به عنوان یک عیدی که برای تعدادی از سالمندان فراهم کردیم و پس از اینکه مطمئن شد کمک شما به خاطر پسرش نبوده، پذیرفت. شما با کمکتان به منزل این خانم که میزبان دختر و نوه‌هایش است شادی هدیه دادید. در ضمن یک انسان خوب در ایران، حاضر شده آخر فروردین یک اتومبیل در اختیارشان قرار دهد و همسر آذر خانم کار کند و قسط آنرا بپردازد.

بانوی دوم ملیحه خانم، در جوانی در مدرسه‌ای دخترانه سرایدار بوده، بعد از فوت زودبهنگام همسرش در خانه‌های مردم کار کرده و دستانش از شدت آرتروز همیشه درد دارد. او هرگز کمک فرزندانش را قبول نکرده و معتقد است می‌خواهد روی پای خودش باشد. وی 68 سال دارد. ملیحه خانم ماه گذشته عمل صفرا کرده و بنابراین تا مدتی نمی‌تواند کار کند. هدیه شما کمک می‌کند که او بتواند با آرامش استراحت کند و پس از سلامتی به کارش برگردد.

بانوی سوم اقدس خانم سرطان کبد دارد و خدا را شکر پزشکش گفته که روند درمان نشان می‌دهد که غده‌هایش کوچک شده و رو به بهبودی است فقط از جهت آنکه سالمند است باید مدت طولانی‌تر و ضعیف‌تر شیمی‌درمانی کند. او در جوانی از همسرش جدا شده و یک پسر دارد که زندگی مادرش را نیز اداره می‌کند ولی متاسفانه کارش را چند ماه پیش از دست داده. حالا با کمک شما خیال  همه‌مان راحت است که در روند درمان او خللی ایجاد نمی‌شود.

آذرخانم، ملیحه خانم و اقدس خانم، مادرهای من و شما هستند. تنها اسمشان با نام مادران ما فرق دارد وگرنه همه‌شان پر از بوی خوش زندگی هستند.

سال نو مبارک!


Aided Display Name: عیدی به بهانه سال نو

Category: Patients

Aider Goal: 1200.00

Aided Recieved: 1580.00

Aider Location: Canada

Aided Location: Iran

Date Start: دوشنبه, مارس 4, 2019 - 19:15

Date Finish: دوشنبه, مارس 11, 2019 - 19:15

Leader: Par Ebrahimi


42 people participated in this campaign that helped three elderly women.

This campaign was able to raise a total of 15,800.000Toman, all of which were donated. 
FirstLady was Ms. Azar, who lost her first child in the Iran-Iraq war. Unfortunately, her son's body was never returned. Her husband, spent his life traveling during these years, but 5-6 months ago, her car was stolen and they lost their income.Azarhas a daughter who is married and lives in Tabriz and has 3 children of her own, and she spends 15 days with her parents during the New Years. Ms. Azar has not received any gratuitous help from anyone until today, and according to her, she will not receive it after this. She accepted the donation as an Eid for a number of elderly people and, after making sure your donation was not for her son. With your help, we provided a small amount of happiness to the house of this lady who is hosting her daughter and grandchildren. Meanwhile, a very good man is willing to give them a car at the end of April and let Azar’s husband work and pay them back in  installment.
 Second lady was Maliheh, who was a janitor at a girls' school at a young age. After the untimely death of her husband, she worked in people's homes and her hands were always sore from the severity of her arthritis. She has never accepted the help of any of her children and believes she wants to be on her own. She is 68 years old. she underwent gallbladder surgery a month ago, therefore, she will not be able to work for a while. Your gift will help her to relax and return to work after she regains her health.
 The third lady was Aqdas, who has liver cancer, but thankfully, her doctor said that the treatment process hasshown that her glands have shrunk and is recovering. However, because she is older, she needs to receive chemotherapy for a longer period of time. She separated  from her husband many years ago, she has a son who also manages his mother's life, but unfortunately he lost the job a few months ago. Now with your help,we were able to help them through this difficult time and through her treatment and finally, her son was fortunately hired by a friend a month later. 
Azar, Maliheh and Aqdas are like our mothers. Other than their names, they are not that different from our lovely mothers or grandmothers. They are all full of the fragrance of life